دل جز به غمت خاطر خوشنود از خیالی بخارایی غزل 172

خیالی بخارایی

آثار خیالی بخارایی

خیالی بخارایی

دل جز به غمت خاطر خوشنود ندارد

1 دل جز به غمت خاطر خوشنود ندارد وز عمر به جز وصل تو مقصود ندارد

2 بر سوختهٔ آتش غم مرحمتی کن امروز که حلوای لبت دود ندارد

3 آن بخت که یابم ز دهان تو نشانی بسیار طلب کردم و موجود ندارد

4 از دست مده نقد دلم را که به آخر بسیار پشیمان شوی و سود ندارد

5 ز آن گونه به درد تو دل ریش خیالی خود کرد که اندیشهٔ بهبود ندارد

عکس نوشته
کامنت
comment