تا نمردیم دل از درد تو بهبود از اهلی شیرازی غزل 138

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

تا نمردیم دل از درد تو بهبود نداشت

1 تا نمردیم دل از درد تو بهبود نداشت تا ندادیم به سودای تو جان سود نداشت

2 حقه سبز فلک داشت دوای همه کس آنچه درمان دل خسته ما بود نداشت

3 هم ز خاکستر ما گشت چراغی روشن کاتش مرده دلان فایده جز دود نداشت

4 بود مقصود تو دل سوختن عاشق زار غیر مقصود تو هم دلشده مقصود نداشت

5 سصر محمود از آن بود کف پای ایاز که ایاز از دو جهان جز سر محمود نداشت

6 برق حسن تو عجب خرمن ما زود بسوخت این گمان گرچه دلم داشت چنین زود نداشت

7 طمع بوس و کنار تو که اهلی بودش پیش ازین بود که دامان می آلود نداشت

عکس نوشته
کامنت
comment