- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دل به یاد لب لعلت سخن از نوش نکرد خون شد و حقّ نمک هیچ فراموش نکرد
2 زلف تو دست به تاراج دل ما نگشاد ماه را تا ز شب تیره سیه پوش نکرد
3 هرکه در راه تو پا از سر همّت ننهاد دست با شاهد مقصود در آغوش نکرد
4 ظاهراً نالهٔ جانسوز نی از جایی بود که زدندش به دهن آخر و خاموش نکرد
5 ماجرایی که ز دل اشک خیالی می گفت سخنی بود چو دُر لیک کسی گوش نکرد