خمار و خواب و چشم کافرش از امیرخسرو دهلوی غزل 1520

امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

خمار و خواب و چشم کافرش بین

1 خمار و خواب و چشم کافرش بین شکنج و پیچش زلف ترش بین

2 دل پاکان و جان پارسایان هلاک غمزه های ساحرش بین

3 چو غوغای مگس در خانه شهد نفیر مستمندان بر درش بین

4 به جای آب اگر ساکن ندیدی درون پیرهن سیمین برش بین

5 بتا جعدت پر از دلهاست خواهی گره بگشا، به هر مو اندرش بین

6 همه شب باده نوشیده ست تا روز هنوز آن خواب مستی در سرش بین

7 بدیدم یک رهش، دیوانه گشتم دلم گوید که بار دیگرش بین

8 دلم را سوختی ور باورت نیست درونم چاک کن، خاکسترش بین

9 چو گوید خسرو از غم گریه چشم ز خاک پای شاه کشورش بین

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر