-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خمار و خواب و چشم کافرش بین شکنج و پیچش زلف ترش بین
2 دل پاکان و جان پارسایان هلاک غمزه های ساحرش بین
3 چو غوغای مگس در خانه شهد نفیر مستمندان بر درش بین
4 به جای آب اگر ساکن ندیدی درون پیرهن سیمین برش بین
5 بتا جعدت پر از دلهاست خواهی گره بگشا، به هر مو اندرش بین
6 همه شب باده نوشیده ست تا روز هنوز آن خواب مستی در سرش بین
7 بدیدم یک رهش، دیوانه گشتم دلم گوید که بار دیگرش بین
8 دلم را سوختی ور باورت نیست درونم چاک کن، خاکسترش بین
9 چو گوید خسرو از غم گریه چشم ز خاک پای شاه کشورش بین