- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 فراخ دستی گل داد عیش و مستی داد شکست کار دل غنچه تنگدستی داد
2 بهم عنانی عقل از غم جهان که رهد؟ خوش آنکه در غم عالم عنان بمستی داد
3 مکش ز دار فنا سر ز پستی همت که سر بلند نشد هرکه تن به پستی داد
4 فغان من چه عجب زان دهان که پیدا نیست ز نیستی است فغان کس نزد ز هستی داد
5 خدا پرستی اهلی کنون چه سود دهد که همچو بر همنان داد بت پرستی داد
6 یاران سخن راست همین است که گفتم در باغ جهان هرچه بکارید برآید
7 نومید مشو اهلی از ایام که آخر مقصود شود حاصل و امید برآید