سر سبزی دل، به زهر درد است از واعظ قزوینی غزل 121

واعظ قزوینی

آثار واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

سر سبزی دل، به زهر درد است

1 سر سبزی دل، به زهر درد است روسرخی عشق، رنگ زرد است

2 چیزی که گرفته خاطر ما از نعمت روزگار، درد است!

3 تا هست نفس، غبار غم هست تا می وزد این نسیم، گرد است

4 گفتن سخن نگفتنی را آواز شکست قدر مرد است

5 سهلست ز جان گذشتن امروز هرکس گذرد ز مال مرد است

6 یکتا گهر محیط هستی است واعظ آن کو ز جمله فرد است

عکس نوشته
کامنت
comment