خوبان که نیش بر جگر ریش از اهلی شیرازی غزل 433

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

خوبان که نیش بر جگر ریش می‌زنند

1 خوبان که نیش بر جگر ریش می‌زنند نوشی نمی‌دهند چرا نیش می‌زنند

2 خار از دلم به زخم زبان کی برون شود؟ بیهوده سوزنی به دل ریش می‌زنند

3 در حیرتم که ماه‌وَشان از چراغِ حُسن آتش چرا به خرمن درویش می‌زنند

4 ره بر بتان به عقل که بندد؟ که این سپاه اول به عقل مصلحت‌اندیش می‌زنند

5 پیش سگان او که ملک در حساب نیست بیگانه مردمی که دم از خویش می‌زنند

6 اهلی صبور باش که مرهم‌پذیر نیست زخمی که گل‌رخانِ جفاکیش می‌زنند

عکس نوشته
کامنت
comment