خوبان همه محبوب دل و آفت از اهلی شیرازی غزل 424

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

خوبان همه محبوب دل و آفت جانند

1 خوبان همه محبوب دل و آفت جانند هرچند که من وصف کنم بهتر از آنند

2 در عبد تو شیرین دهن آن طفل نزاید کش چاشنی شهد محبت بچشانند

3 تیر تو نشان مردمک دیده ما کرد صاحب نظران در همه عالم به نشانند

4 خون گریه کند هرکه شود واقف حالم پس حال من خسته همان به که ندانند

5 از مردمک دیده ما وصف لبت پرس کاندر صفت لعل لبت خون بچکانند

6 شیرین دهنان را غم فرهاد وشان نیست هرچند که اینطایفه دیدیم همانند

7 غم نیست که از بهر بتان دین رود از دست دین من و ایمان من این طرفه بتانند

8 اهلی که ز خوبان بود امید هلاکش وقت است که از بند امیدش برهانند

عکس نوشته
کامنت
comment