جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

فرست از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 3068

غزل 3068 ام از 6329 غزلیات

فرست باده جان را به رسم دلداری

1 فرست باده جان را به رسم دلداری بدان نشان که مرا بی‌نشان همی‌داری

2 بدان نشان که همه شب چو ماه می‌تابی درون روزن دل‌ها برای بیداری

3 بدان نشان که دمم داده‌ای از می که خویش تهی و پر کنمت دم به دم قدح واری

4 بگرد جمع مرا چون قدح چه گردانی چو باده را به گرو برده‌ای نمی‌آری

5 از آن میی که اگر بر کلوخ برریزی کلوخ مرده برآرد هزار طراری

6 از آن میی که اگر باغ از او شکوفه کند ز گل گلی بستانی ز خار هم خاری

7 چو بی‌تو ناله برآرم ز چنگ هجر تو من چو چنگ بی‌خبرم از نوا و از زاری

8 گره گشای خداوند شمس تبریزی که چشم جادوی او زد گره به سحاری

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر فرست باده جان را به رسم دلداری

شاعر شعر فرست باده جان را به رسم دلداری چه کسی است ؟

شاعر شعر فرست باده جان را به رسم دلداری جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر فرست باده جان را به رسم دلداری در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر فرست باده جان را به رسم دلداری چیست ؟

قالب شعر فرست باده جان را به رسم دلداری غزل است

مضمون اصلی شعر فرست باده جان را به رسم دلداری چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر