- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گداخت آتش عشق تو مغز جان مرا گشود درد تو طومار استخوان مرا
2 نه آنچنان ز غمت روزگار من تلخ است که آورد بزبان غیر، داستان مرا
3 ز بسکه یافته ام فیض ها ز تنهایی ندیده است کسی با اثر فغان مرا
4 چنان ز غیر تو ای بی وفا گریزانم که در ره تو نگیرد کسی نشان مرا
5 ز من نماند بغیر از غبار دل واعظ ز بس گداخت غمش جسم ناتوان مرا