- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آتش عشق تو دل در بر بسوخت باز زرین بال عقلم پر بسوخت
2 شمع عشقت آتشی در ما فکند عود جانم در دل مجمر بسوخت
3 آتشی از سوز سینه بر زدم عقل چون پروانه پا تا سر بسوخت
4 سوخته بودم آتش عشقت دگر خوش برافروخت و مرا خوشتر بسوخت
5 غیرت عشق تو بر زد آتشی هرچه بود از غیر خشک و تر بسوخت
6 غرقهٔ بحر زلالیم ای عجب جان ما از تشنگی در بر بسوخت
7 تاب نور آفتاب مهر تو شد پدید و مؤمن و کافر بسوخت
8 عکس رویت بر رخ ساغر فتاد آب آتش رنگ در ساغر بسوخت
9 گرچه عالم سوخت از عشقت ولی همچو سید دیگری کمتر بسوخت