- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تقدیر که یک چند مرا از تو جدا داشت از جان گله دارم که مرا زنده چرا داشت
2 اندوه جدایی ز کسی پرس که یک چند دور فلک از صبحت یارانش جدا داشت
3 دیوار ترا من حله خار نخواهم هجرت به دلم گر چه که صد رخنه روا داشت
4 داغی دگر اینست که از گریه بشستم آن داغ که دامانت ز خون دل ما داشت
5 صوفی که خرامیدن تو دیده به صد صدق بدرید مصلا و کله در ته پا داشت
6 خسرو به وفای تو دهد جان که در آفاق گویند همه کان سگ دیوانه وفا داشت