سرنوشت جبهه می‌دانیم از طغرل احراری دیوان اشعار 1

طغرل احراری

طغرل احراری

طغرل احراری

سرنوشت جبهه می‌دانیم نقش پات را

1 سرنوشت جبهه می‌دانیم نقش پات را قسمت تقدیر می‌خوانیم ما غم‌هات را

2 باعث شور قیامت قامت رعنات را رونق بازار شکر خنده لب‌هات را

3 قامتت را نارون سرمشق آزادی کند ابرویت را ماه نو اقرار استادی کند

4 نرگست را مردمک تعلیم بیدادی کند عشوه‌ات با صد فسون آهنگ صیادی کند

5 گر خرامد سرو آزادت به گلگشت چمن شاخ طوبی بشکند از پا درآید نارون

6 خون شود مشک از خطت در ناف آهوی ختن گل درد از عارضت جیب قبا و پیرهن

7 در بساط عارضت نرد تماشا باختم اسپ ناکامی به راهت من ز فرزین ساختم

8 حلقه دام غلامی را به گوش انداختم چون پیاده در رکاب توسنت می‌تاختم

9 طغرل از رمز لبت یک نکته افشا می‌کنم شورشی در عرصه تحقیق برپا می‌کنم

10 حجتی من از خط لعلت هویدا می‌کنم در میان شاعران ملک دعوی می‌کنم

عکس نوشته
کامنت
comment