- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مستان تو گر باغ و بهاری طلبیدند از درد سر خلق کناری طلبیدند
2 هرکس که درین بادیه کشته چو مجنون هر پاره او در سر خاری طلبیدند
3 راه همه در معرکه عشق بتان نیست کاین قوم ز صد خیل سواری طلبیدند
4 می باد گران خور که مرا پاس تو کارست در کوی تو هرکس پی کاری طلبیدند
5 بی روی تو مشنو که بشمع مه و خورشید از اهلی گمگشته غباری طلبیدند
6 حسن تو از عشق او ز تو لیلی و مجنون به حُسن و عشق مشهور ازهمند