-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گفتوگوی آن دهن، اندیشه بیجا میکند گر تواند کرد، او را بوسه پیدا میکند
2 خنده در عین سخن یارم نه بیجا میکند گفتوگو در میفشاند، لب بغل وامیکند
3 کس ندارد ره به دل از دورباش غمزهاش ورنه افغانم اثر در سنگ خارا میکند
4 کار ما را میکند کوتاه آن زلف دراز کوتهی در حق ما آن چشم شهلا میکند
5 خود به خود آیینه هم چشم دل زارم نشد چشم حسن او ز زیر سنگ پیدا میکند
6 میتوان واعظ لب از حرف شکایت بست، لیک استخوانم در شکستن سخت غوغا میکند!