دل مرده از آنم که مسیحا از اهلی شیرازی غزل 281

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

دل مرده از آنم که مسیحا نفسی نیست

1 دل مرده از آنم که مسیحا نفسی نیست فریادم از آنست که فریاد رسی نیست

2 از خانقه ایشیخ در کس نگشایند معلوم شد امروز که در خانه کسی نیست

3 ای مرغ گرفتار که دوری ز گلستان واماندگیت جز بشکست قفسی نیست

4 بگذر چو نسیم از سر این باغ که دروی هرجا که گلی سرزده بیخار و خسی نیست

5 گر طالب یاری قدمی پیش نه ایشیخ کز صومعه تا دیر مغان راه بسی نیست

6 در سیل غم از جای شدن کار خسان است اهلی چو حریفان سبکی بوالهوسی نیست

عکس نوشته
کامنت
comment