- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 روزی که قدسیان گل آدم سرشته اند جان مرا و مهر تو باهم سرشته اند
2 از رشک آنکه با همه کس جلوه میکنی در خون یکدگر همه عالم سرشته اند
3 حور و پری بخواب نه بیند فرشته هم این چاشنی که با گل آدم سرشته اند
4 هرگز ندیده ام نمکین صورتی چو تو آری بدین نمک گل کس کم سرشته اند
5 کس نیست در جهان که ندارد دل خوشی اهلی دل من است که با غم سرشته اند
6 به دور گل همه اهلی ز عیش در جوشند تو همچو بلبل محروم بینوا تا چند