روزی که به عالم است از امیرخسرو دهلوی غزل 1526

امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

روزی که به عالم است شب دان

1 روزی که به عالم است شب دان پرسیدن گرم را ز تب دان

2 ز اشکال زمانه نور هر کار خورشید به عقده ذنب دان

3 لافیدن سفله باشد از مسال بر جیفه کلاه بر شغب دان

4 در فاقه بود فروغ تقوی پیرایه گر چراغ شب دان

5 بر اشک حریص عارفان را صد خنده ذخیره زیر لب دان

6 نقب افگن حرص تو ز دینست مه پرده درنده قصب دان

7 از خسرو پند تلخ سود است بپذیر و ملیله را لعب دان

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر