روز عیش و طرب و عید صیامست از خواجوی کرمانی غزل 527

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

روز عیش و طرب و عید صیامست امروز

1 روز عیش و طرب و عید صیامست امروز کام دل حاصل و ایام به کامست امروز

2 گو عروس فلکی رخ منمای از مشرق که مرا دیدن آن ماه تمامست امروز

3 خون عشاق اگر چند حلالست ولیک عیش را جز می و معشوق حرامست امروز

4 صبحدم بلبل مست از چه سبب می‌نالد کار او چون ز بهاران بنظامست امروز

5 در چمن نرگس سرمست خراب افتادست زانکه اندر قدح لاله مدامست امروز

6 محتسب بیهده گو منع مکن رندانرا کانکه با شاهد و می نیست کدامست امروز

7 زاهدی را که نبودی ز صوامع خالی باز در کنج خرابات مقامست امروز

8 نالهٔ زیر ز عشاق بسی زار بود مطرب از بهر چه آهنگ تو با مست امروز

9 گو بگویند که در دیر مغان خواجو را دست در گردن و لب برلب جامست امروز

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر