خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی
خواجوی کرمانی

سپیده دم که جهان بوی از خواجوی کرمانی غزل 225

غزل 225 ام از 1143 غزلیات

سپیده دم که جهان بوی نوبهار گرفت

1 سپیده دم که جهان بوی نوبهار گرفت صبا نسیم سر زلف آن نگار گرفت

2 بگاه بام دلم در نوای زیر آمد چو بلبل سحری نالهای زار گرفت

3 چو آن نگار جفا پیشه دست من نگرفت بسا که چهره‌ام از خون دل نگار گرفت

4 سرشک بود که او روی ما نگه می‌داشت چه اوفتاد که او هم ز ما کنار گرفت

5 مگیر زلف سیاهش ببوی دانه خال که بهر مهر نشاید میان مار گرفت

6 دلم چو بی رخ زیبای او کنار نداشت قرار در خم آن زلف بیقرار گرفت

7 ز روزگار نه بس بود جور و غصه مرا که چشم شوخ تو هم خوی روزگار گرفت

8 شکنج موی تو آورد ماه را در دام کمند زلف تو خورشید را شکار گرفت

9 بخواب نرگس مست تو ناتوان دیدم ز جام بادهٔ سحرش مگر خمار گرفت

10 درون خاطر خواجو حریم حضرت تست بجز تو کس نتواند درو قرار گرفت

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر سپیده دم که جهان بوی نوبهار گرفت

شاعر شعر سپیده دم که جهان بوی نوبهار گرفت چه کسی است ؟

شاعر شعر سپیده دم که جهان بوی نوبهار گرفت خواجوی کرمانی می باشد.

شعر سپیده دم که جهان بوی نوبهار گرفت در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر سپیده دم که جهان بوی نوبهار گرفت چیست ؟

قالب شعر سپیده دم که جهان بوی نوبهار گرفت غزل است

مضمون اصلی شعر سپیده دم که جهان بوی نوبهار گرفت چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر