- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ز شوق گفتگویش، نیست هوشی در شنیدنها ز جوش مدعا، چیزی که پیدا نیست، گفتنها
2 بهر سو ناوک او رو گذارد، میدود از پی نگاه حسرتم، چون رشته، از دنبال سوزنها
3 خیال قد رعنای تو، گویا جا در او دارد که میگردد به گرد خاطرم، از خویش رفتنها
4 کدامین آفتاب امروز میآید برون یارب که گلهای چمن دارند رنگ و بو به دامنها؟
5 اگر خواهی برآید مطلب، اول ترک مطلب کن گذشتن بیشتر باشد در این ره از رسیدنها
6 مهیای همان شو کز برای خلق میخواهی گریبان چاکی مقراض باشد از بریدنها
7 نمیگردد ز حق پر، تا ز خود خالی نمیگردی که پرنورند، تا از خود تهی گشتند روزنها
8 فشار تنگی احوال کیفیت دهد دل را شود واعظ، شراب ناب، انگور از فشردنها