جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

خنک از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 760

غزل 760 ام از 6329 غزلیات

خنک آن کس که چو ما شد همه تسلیم و رضا شد

1 خنک آن کس که چو ما شد همه تسلیم و رضا شد گرو عشق و جنون شد گهر بحر صفا شد

2 مه و خورشید نظر شد که از او خاک چو زر شد به کرم بحر گهر شد به روش باد صبا شد

3 چو شه عشق کشیدش ز همه خلق بریدش نظر عشق گزیدش همه حاجات روا شد

4 به سفر چون مه گردون به شب چارده پر شد به نظرهای الهی به یکی لحظه کجا شد

5 دل تو کرد چرایی به برون ز آخر قالب وگر آن نیست به هر شب به چراگاه چرا شد

6 خنک آنگه که کند حق گنهت طاعت مطلق خنک آن دم که جنایات عنایات خدا شد

7 سفر مشکل و دورش بشد و ماند حضورش ز درون قوت نورش مدد نور سما شد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر خنک آن کس که چو ما شد همه تسلیم و رضا شد

شاعر شعر خنک آن کس که چو ما شد همه تسلیم و رضا شد چه کسی است ؟

شاعر شعر خنک آن کس که چو ما شد همه تسلیم و رضا شد جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر خنک آن کس که چو ما شد همه تسلیم و رضا شد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر خنک آن کس که چو ما شد همه تسلیم و رضا شد چیست ؟

قالب شعر خنک آن کس که چو ما شد همه تسلیم و رضا شد غزل است

مضمون اصلی شعر خنک آن کس که چو ما شد همه تسلیم و رضا شد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ است.
بنر