-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کون جامع جامع اسما بود مظهر او مجمع اشیاء بود
2 آفتابی تافته بر آینه نور او زان نور مه سیما بود
3 در ازل رندی که با ما باده خورد همچنان مست است و باشد تا بود
4 ما ز دریائیم و دریا عین ما این کسی داند که او از ما بود
5 جام می در دور و ساقی در حضور مجلس ما جنت المأوا بود
6 چشم عالم روشنست از نور او دیده ای بیند که او بینا بود
7 نعمت الله در همه عالم یکی است لاجرم یکتای بی همتا بود