-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مدعی در جوش و ما بیهوش از آن نو گل شده بلبلان خاموش و مرغ هرزه گو بلبل شده
2 آفتاب من که سوزد برق حسنش خشک و تر سبزه تر بین که گرد عارضش سنبل شده
3 در کمین صید دل از زلف و خال و چشم مست فتنه ها دارد سرفتنه آن کاکل شده
4 دیگرانرا جزوییی گر سوخت برق حسن او خرمن صاحبدلان بر باد جزو و کل شده
5 همنشین آسان نشد اهلی بدان سر و سهی باغبان خون خورده عمری تاقرین گل شده