طفل بود در نظر پیر عشق از خواجوی کرمانی غزل 578

خواجوی کرمانی

آثار خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

طفل بود در نظر پیر عشق

1 طفل بود در نظر پیر عشق هرکه نگردد سپر تیر عشق

2 دل چه بود مخزن اسرار شوق جان که بود شارح تفسیر عشق

3 هر که ندارد خبری از سماع کی شنود زمزمهٔ زیر عشق

4 دم بدم از گوشهٔ میدان جان می‌شنوم نعرهٔ تکبیر عشق

5 دایهٔ فطرت مگر آمیختست خون من سوخته با شیر عشق

6 تیغ مکش بر سر مقتول مهر دام منه بر ره نخجیر عشق

7 ترک خرد گیر که تدبیرعقل عین جنونست بتقریر عشق

8 دست من و سلسلهٔ زلف یار پای من و حلقهٔ زنجیر عشق

9 سالک مجذوب دلم در سلوک از نظر تربیت پیر عشق

10 نرگس جادوی تو دیدن بخواب فتنه بود خاصه بتعبیر عشق

11 آب زر از چهرهٔ خواجو برفت از چه ز خاصیت اکسیر عشق

عکس نوشته
کامنت
comment