مرغ غافل چه دل آسوده بنظاره از اهلی شیرازی غزل 1261

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

مرغ غافل چه دل آسوده بنظاره شده

1 مرغ غافل چه دل آسوده بنظاره شده که بهر غنچه ازین باغ دلی پاره شده

2 صحبت خلق جهان مایه آزار دل است ای خوش آندل که بکوی عدم آواره شده

3 از ستمهای تو ایماه که نالد بفلک که فلک همچو تو بد مهر و ستمکاره شده

4 عاشقان تو بشبگیر در آن قافله اند که چراغ رهشان ثابت و سیاره شده

5 آه ازین سنگدلی وه که اثر در تو نکرد آب چشمم که رهش در جگر خاره شده

6 جان همه لطف تو اهلی سگ تو چاره او کن از الطاف که بیچاره شده

7 ز گنج حسن بزاهد خبر مده اهلی نشان آن بدل افتاده خرابی ده

عکس نوشته
کامنت
comment