تخت خیری بین دگر بر تختهٔ از خواجوی کرمانی غزل 806

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

تخت خیری بین دگر بر تختهٔ خارا زده

1 تخت خیری بین دگر بر تختهٔ خارا زده خیمه سلطان گل بر دامن صحرا زده

2 دوستان در بوستان برگ صبوحی ساخته بلبلان گلبانگ بر طوطی شکر خا زده

3 از شقایق در میان سبزه فراش ربیع چار طاق لعل بر پیروزه گون دیبا زده

4 زرگر باد بهاری از کلاه سیم دوز قبه‌ئی از زر بنام نرگس رعنا زده

5 خوش نوایان چمن در پردهٔ عشاق راست نوبت نوروز بر بانگ هزار آواز ده

6 غنچه همچون گلرخی کو داده باشد دل بباد دست در پیراهن زنگاری والا زده

7 از چراغ بوستان افروز شمع زر چکان باد آتش در نهاد لالهٔ حمرا زده

8 نو عروسان چمن در کله‌های فستقی تاب در مرغول ریحان سمن فرسا زده

9 دمبدم در گوشه‌های باغ گوید باغبان چشم خواجو بین دم از سر چشمه‌های ما زده

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر