-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شمع رویت ختم زیبایی بس است عالمی پروانه سودایی بس است
2 چشم بر روی تو دارم از جهان گر سوی من چشم بگشایی بس است
3 گرچه رویت کس سر مویی ندید گر سر موییم بنمایی بس است
4 من نمیدارم ز تو درمان طمع درد بر دردم گر افزایی بس است
5 تا قیامت ذرهای اندوه تو مونس جانم به تنهایی بس است
6 گر توانایی ندارم در رهت زاد راهم ناتوانایی بس است
7 گر ز عشقت عافیت میپرسدم عافیت چکنم که رسوایی بس است
8 دوش عشقش تاختن آورد و گفت از توام ای رند هرجایی بس است
9 در قلندر چند قرائی کنی نقد جان در باز قرائی بس است
10 هست زنار نفاقت چار کرد گر مسلمانی ز ترسایی بس است
11 ختم کن اسرار گفتن ای فرید چون بسی گفتی ز گویایی بس است