- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شتران مست شدستند ببین رقص جمل ز اشتر مست که جوید ادب و علم و عمل
2 علم ما داده او و ره ما جاده او گرمی ما دم گرمش نه ز خورشید حمل
3 دم او جان دهدت روز نفخت بپذیر کار او کن فیکونست نه موقوف علل
4 ما در این ره همه نسرین و قرنفل کوبیم ما نه زان اشتر عامیم که کوبیم وحل
5 شتران وحلی بسته این آب و گلند پیش جان و دل ما آب و گلی را چه محل
6 ناقه الله بزاده به دعای صالح جهت معجزه دین ز کمرگاه جبل
7 هان و هان ناقه حقیم تعرض مکنید تا نبرد سرتان را سر شمشیر اجل
8 سوی مشرق نرویم و سوی مغرب نرویم تا ابد گام زنان جانب خورشید ازل
9 هله بنشین تو بجنبان سر و میگوی بلی شمس تبریز نماید به تو اسرار غزل