نفسی که با نگاری گذرد از امیرخسرو دهلوی غزل 1846

امیرخسرو دهلوی

آثار امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

نفسی که با نگاری گذرد به شادمانی

1 نفسی که با نگاری گذرد به شادمانی مفروش لذتش را به حیات جاودانی

2 ز طرب مباش خالی می و رود خواه وساقی که غنیمت است و دولت دو سه روز زندگانی

3 غم نیستی و هستی نخورد کسی که داند که گذشت عمر و باقی نبود جهان فانی

4 مکن، ای امام مسجد، من رند را ملامت چو به شهر می پرستان نرسیده ای، چه دانی؟

5 چه شوی به زهد غره که ز دیر می پرستان به خدا رسید بتوان به تضرع نهانی

6 تو و زهد خرقه پوشان، من و دیر دردنوشان به تو حال ما نماند، تو به حال ما نمانی

عکس نوشته
کامنت
comment