- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 رسم خونریز در آن خوی جفاساز بماند این کله بر سر آن ترک سرانداز بماند
2 گفتمی نام تو و زیستمی هر دم پیش که ز لب کم نشود کام تو و گاز بماند
3 گه رود جان و گهی باز بیاید در تن گه به تاباک در اندیشه آن ناز بماند
4 باد چستی که بر آید سر عشاق ز دوش این هوا در سر آن سرو سرافراز بماند
5 بستن چشم ندانم که چه باشد، آنگاه که برفت از نظر و دیده من باز بماند
6 زاهدی در تو نظر کرد، صلاحش بردی به یکی بازی ازان چشم دغابار بماند
7 ناله ناخوش خسرو که ز غم می آید خجل آواز که چون مطرب ناساز بماند