- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آن چنان مجلسی که جانم خواست عشق جانان بهای ما آراست
2 آفتاب جمال رو بنمود ما به او ، او به خود چنین پیداست
3 بحر و موج و حباب و جو آبند ما ز ما جو که عین ما با ماست
4 ما و زاهد به هم کجا سازیم عقل با عشق می نیاید راست
5 مبتلای بلای بالائیم هر بلائی که هست زان بالاست
6 عقل بنشست و فتنه را بنشاند عشق برخاست فتنه ها برخاست
7 نعمت الله نگر که لطف اله صورت و معنیش به هم آراست