آن چنان مجلسی که از شاه نعمت‌الله ولی غزل 185

شاه نعمت‌الله ولی

آثار شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

آن چنان مجلسی که جانم خواست

1 آن چنان مجلسی که جانم خواست عشق جانان بهای ما آراست

2 آفتاب جمال رو بنمود ما به او ، او به خود چنین پیداست

3 بحر و موج و حباب و جو آبند ما ز ما جو که عین ما با ماست

4 ما و زاهد به هم کجا سازیم عقل با عشق می نیاید راست

5 مبتلای بلای بالائیم هر بلائی که هست زان بالاست

6 عقل بنشست و فتنه را بنشاند عشق برخاست فتنه ها برخاست

7 نعمت الله نگر که لطف اله صورت و معنیش به هم آراست

عکس نوشته
کامنت
comment