ای که زینت طلبی جسم ترا از واعظ قزوینی غزل 258

واعظ قزوینی

آثار واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

ای که زینت طلبی جسم ترا لاغر کرد

1 ای که زینت طلبی جسم ترا لاغر کرد زینت این بس که بهر ژنده توانی سرکرد

2 شمع سان هرکه شبی بخت چراغش برکرد تا سحر خاک کدورت ز جهان بر سر کرد

3 داشت دل را بشنیدن ز کدورت ها پاک پنبه گوش، نگهداری این گوهر کرد

4 بزمین برد فرو خجلت محتاجانم بی زری کرد به من، آنچه به قارون زر کرد

5 نه چنان ترک سراز یاد تو کردم ای دوست ک پس از مرگ توان خاک مرا بر سر کرد

6 در جهان قیمت ما را هنر ما پوشید زنگ با تیغ نکرد، آنچه بما جوهر کرد

7 نیست این بحر بلا جای اقامت ای خس کشتی نوح نیارست در آن لنگر کرد

8 عمر با این همه تعجیل ندانم واعظ که چسان بامن بیچاره دو روزی سرکرد

عکس نوشته
کامنت
comment