این چه بادست کزو بوی از خواجوی کرمانی غزل 673

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

این چه بادست کزو بوی شما می‌شنوم

1 این چه بادست کزو بوی شما می‌شنوم وین چه بویست که از کوی شما می‌شنوم

2 مرغ خوش خوان که کند شرح گلستان تکرار زو همه وصف گل روی شما می‌شنوم

3 از سهی سرو که در راستیش همتا نیست صفت قامت دلجوی شما می‌شنوم

4 پیش گیسوی شما راست نمی‌آرم گفت آنچه پیوسته ز ابروی شما می‌شنوم

5 چشم آهو که کند صید پلنگ اندازان عیبش این لحظه ز آهوی شما می‌شنوم

6 شرح آن نکته که هاروت کند تفسیرش ز آن دو افسونگر جادوی شما می‌شنوم

7 نافهٔ مشک تتاری که ز چین می‌خیزد بویش از سلسلهٔ موی شما می‌شنوم

8 آن سوادی که بود نسخهٔ آن در ظلمات شرحش از سنبل هندوی شما می‌شنوم

9 حال خواجو که پریشان تر ازو ممکن نیست مو بمو ازخم گیسوی شما می‌شنوم

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر