-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 این چنین رندی که من دیدم که دید هفت دریا را به یک دم درکشید
2 دیده ام آئینهٔ گیتی نما آفریننده به لطفش آفرید
3 عاشق سرمست در کوی مغان فارغ است از بایزید و از یزید
4 مجلس عشقست و ساقی در حضور ذوق یاران باد یارب بر مزید
5 دیدهٔ روشن که دیده روی او در چنان دیده بود نورش پدید
6 اعتباری می نماید فصل و وصل گه قریبت می نماید گه بعید
7 نعمت الله مست و جام می به دست باشد آن می کهنه و جامش جدید