چنین که چشم تو پروای از خیالی بخارایی غزل 156

خیالی بخارایی

آثار خیالی بخارایی

خیالی بخارایی

چنین که چشم تو پروای دادخواه ندارد

1 چنین که چشم تو پروای دادخواه ندارد سزد که دل برد از خلق و جان نگاه ندارد

2 کمال حسن و جمال تو را دلیل همین بس که در لطافت رویت کس اشتباه ندارد

3 به آفتاب جمالت که هست بر همه روشن که آنچه روی تو دارد به حسن ماه ندارد

4 سرشک گفت به مردم حدیث راز دلم را وگرنه دیدهٔ تردامنم گناه ندارد

5 ز ضعف کار خیالی رسیده است به جایی که سوخت ز آتش عشق و مجال آه ندارد

عکس نوشته
کامنت
comment