که را روئی چنین از شاه نعمت‌الله ولی غزل 905

شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

که را روئی چنین زیباست امروز

1 که را روئی چنین زیباست امروز که را لعلی روان افزاست امروز

2 به بالای تو سروی در چمن نیست ز من بشنو حدیث راست امروز

3 نمی دانم چه خواهد کرد چشمت که از دستی دگر برخاست امروز

4 چه روی است آن به نام ایزد که در وی نشان لطف حق پیداست امروز

5 مرا گفتار نغز دلپذیر است تو را روی جهان آراست امروز

6 نمودی روی و فردا بود وعده چه حال است این مگر فرداست امروز

7 ز دست نرگس مخمور مستت جهان پر فتنه و غوغاست امروز

8 ز سودای جمالت عارف شهر چو من دیوانه و شیداست امروز

9 غنیمت دان حضور نعمت الله که دشمن را شب یلداست امروز

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر