-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آن شکل بین وان شیوه بین وان قد و خد و دست و پا آن رنگ بین وان هنگ بین وان ماه بدر اندر قبا
2 از سرو گویم یا چمن از لاله گویم یا سمن از شمع گویم یا لگن یا رقص گل پیش صبا
3 ای عشق چون آتشکده در نقش و صورت آمده بر کاروان دل زده یک دم امان ده یا فتی
4 در آتش و در سوز من شب میبرم تا روز من ای فرخ پیروز من از روی آن شمس الضحی
5 بر گرد ماهش میتنم بیلب سلامش میکنم خود را زمین برمیزنم زان پیش کو گوید صلا
6 گلزار و باغ عالمی چشم و چراغ عالمی هم درد و داغ عالمی چون پا نهی اندر جفا
7 آیم کنم جان را گرو گویی مده زحمت برو خدمت کنم تا واروم گویی که ای ابله بیا
8 گشته خیال همنشین با عاشقان آتشین غایب مبادا صورتت یک دم ز پیش چشم ما
9 ای دل قرار تو چه شد وان کار و بار تو چه شد خوابت که میبندد چنین اندر صباح و در مسا
10 دل گفت حسن روی او وان نرگس جادوی او وان سنبل ابروی او وان لعل شیرین ماجرا
11 ای عشق پیش هر کسی نام و لقب داری بسی من دوش نام دیگرت کردم که درد بیدوا
12 ای رونق جانم ز تو چون چرخ گردانم ز تو گندم فرست ای جان که تا خیره نگردد آسیا
13 دیگر نخواهم زد نفس این بیت را میگوی و بس بگداخت جانم زین هوس ارفق بنا یا ربنا