1 آن زبرجد رنگ مشکین بوی و طعمش طعم شهد رنگ دیبا دارد و بوی قماری عود خام
2 چون تو ببریدی شود هر یک از آن ده ماه نو ور نبری باشد او در ذات خود ماه تمام
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 گر شوم بودتی بغلامی بنزد خویش با ریش شوم تر ببر ما هر آینه
1 خواجه بزرگست و مال دارد و نعمت نعمت و مالی که کس نیابد از آن کام
2 بخلش آنجا رسیده است که نگذاشت شوخ بگرمابه بان و موی به حجام
1 چو مشک بویا لیکنش نافه بوده ز غژب چو شیر صافی، پستانش بوده از پاشنگ
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به