- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آن کبوتر ز لب بام وفا شد سفری ما هم از کارگه دیده نهان شد چو پری
2 باز در خواب سر زلف پری خواهم دید بعد از این دست من و دامن دیوانه سری
3 منم آن مرغ گرفتار که در کنج قفس سوخت در فصل گلم حسرت بی بال و پری
4 خبر از حاصل عمرم نشد آوخ که گذشت اینهمه عمر به بی حاصلی و بی خبری
5 دوش غوغای دل سوخته مدهوشم داشت تا به هوش آمدم از ناله مرغ سحری
6 باش تا هاله صفت دور تو گردم ای ماه که من ایمن نیم از فتنه دور قمری
7 منش آموختم آئین محبت لیکن او شد استاد دل آزاری و بیدادگری
8 سرو آزادم و سر بر فلک افراشته ام بی ثمر بین که ثمردارد از این بی ثمری
9 شهریارا به جز آن مه که بری گشته ز من پری اینگونه ندیدیم ز دیوانه بری