1 ایکه دین و دلم ایثار تو خواهد بودن یار من شو که خدا یار تو خواهد بودن
2 بیتو جایی که قراری بودم ای خورشید هم مگر سایه دیوار تو خواهد بودن
3 آن حلاوت دل من از مگس شهد تو دید که همه عمر گرفتار تو خواهد بودن
4 کشتن من که هم از جرم خریداری نیست عاقبت در سر بازار تو خواهد بودن
5 اهلی آنروز که در بحر فنا غرقه بود همچنان تشنه دیدار تو خواهد بودن
6 چون ذره نا امید مشو ز آفتاب وصل همت بلند دار و به پستی قدم مزن
7 ساقی ز بیش و کم نظرش بر صلاح ماست اهلی شراب نوش و دم از بیش و کم مزن