هزار شکر خدا را که از امیرخسرو دهلوی غزل 1990

امیرخسرو دهلوی

آثار امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

هزار شکر خدا را که چون تو دلداری

1 هزار شکر خدا را که چون تو دلداری نمود روی به من بعد مدتی یاری

2 کنون زبون خیالات غمزه های توام میان مجلس مستان چنانکه هشیاری

3 تو یوسفی و من از نقد جان خریدارت بیا بگو که نیابی چو من خریداری

4 اگر چه حسن تو از آفتاب اندک نیست ولی ز حسن تو اندک ترست بسیاری

5 اگر چه بار جفای تو هر کسی نکشد من ضعیف جفاکش همه کشم باری

6 هزار طعنه چه گویی که از سرم برخیز کس این سخن نکند خاصه با تو چون یاری

7 جفا کنی وز من عذرخواهی از شوخی چه می کنی و چه می خواهی از گرفتاری

8 زبان باین قدری رنجه دار بر خسرو که گر بگویدت آن منی بگو آری

عکس نوشته
کامنت
comment