1 به شکرانه آنکه یزدان پاک به ما داد سلطانی کشورش
2 نداریم ازین گنج بیمر دریغ ز احفاد و اولاد پیغمبرش
3 پیمبر به ما گوهرین تاج داد چرا زر نبخشیم بر گوهرش
1 تا به دارالملک عزلت گشته ام فرمانروا تاج فقرم ساخت بر تخت قناعت پادشا
2 آستین افشاندم از گرد علایق آشکار تا زدم مردانه بر ملک دو عالم پشت پا
1 ای عنبرین فضای صفاهان ز من درود بر خاک مشکبیز تو و آب زنده رود
2 بر ریگهای پر در و یاقوت و بهرمان بر خاکهای پر گل و نسرین و آبرود