- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به خدا گل ز تو آموخت شکر خندیدن به خدا که ز تو آموخت کمر بندیدن
2 به خدا چرخ همان دید که من دیدستم ور نه دیدی ز چه بودیش به سر گردیدن
3 گفتم ای نی تو چنین زار چرا می نالی گفت خوردم دم او شرط بود نالیدن
4 گفتم ای ماه نو این جمله گداز تو ز چیست گفت کاهش دهدم فایده بالیدن
5 فایده زفت شدن در کمی و کاستن است از پی خرج بود مکسبهها ورزیدن
6 پر پروانه پی درک تف شمع بود چونک آن یافت نخواهد پر و دریازیدن
7 در فنا جلوه شود فایده هستیها پس نباید ز بلا گریه و درچغزیدن
8 پس خمش باش همیخور ز کمانهاش خدنگ چون هنر در کمیت خواهد افزاییدن