- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ترا با ما اگر صلحست جنگست نمی دانم دگر بار این چه ینگست
2 به نقلی زان دهان کامم برآور نه آخر پسته در بازار تنگست
3 چرا این قامت همچون کمانم ز چشم افکندهئی گوئی خدنگست
4 ز اشکم سنگ میگردد ولیکن نمیگردد دلت یا رب چه سنگست
5 بده ساقی که آن آئینه جان کند روشن شراب همچو زنگست
6 بدار ای مدعی از دامنم چنگ ترا باری عنان دل بچنگست
7 زبان درکش که ما را رهزن دل نوای مطرب و آواز چنگست
8 از آن از اشک خالی نیست چشمم که پندارم شراب لاله رنگست
9 اگر در دفتری وقتی بیابی قلم در نام خواجو کش که ننگست