- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تنت زین جهان است و دل زان جهان هوا یار این و خدا یار آن
2 دل تو غریب و غم او غریب نیند از زمین و نه از آسمان
3 اگر یار جانی و یار خرد رسیدی بیار و ببردی تو جان
4 وگر یار جسمی و یار هوا تو با این دو ماندی در این خاکدان
5 مگر ناگهان آن عنایت رسد که ای من غلام چنان ناگهان
6 که یک جذب حق به ز صد کوشش است نشانها چه باشد بر بینشان
7 نشان چون کف و بینشان بحر دان نشان چون بیان بینشان چون عیان
8 ز خورشید یک جو چو ظاهر شود بروبد ز گردون ره کهکشان
9 خمش کن خمش کن که در خامشی است هزاران زبان و هزاران بیان