1 اهلی ز جهانیان چو مجنون بگسل وین دام و ددان بهم در افتاده بهل
2 با طرفه غزالان سیه چشم نشین کارایش عالمند و آسایش دل
1 گر کند ابر کرم میل تن خاکی ما چه تفاوت کند آلودگی و پاکی ما
2 ما بدیدار توای ساقی جان دلشادیم نه که از هستی جانست فرحناکی ما
1 آنی که فتنها همه از یک نگاه تست عالم خراب کرده چشم سیاه تست
2 روشن ترست شام من از صبح دیگران وین روشناییم ز رخ همچو ماه تست
1 نور دو چشم کز برم بریده رفته است هیچ نمی رود زدل گرچه زدیده رفته است
2 پای بدامن کفن زان نکشد شهید عشق کز سر مستی جهان دست کشیده رفته است