-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هوای خویشتن بگذار اگر داری هوای او غنیمت دان اگر یابی در خلوتسرای او
2 نخواهی دید نور او اگر دیدت همین باشد طلب کن نور چشم از ما که تا بینی لقای او
3 مقام سلطنت خواهی گدای حضرت او شو که شاه تخت ملک دل به جان باشد گدای او
4 اگر دار بقا خواهی سر دار فنا بگزین فنا شو از وجود خود که تا یابی بقای او
5 مرا میخانه ای بخشید میر جملهٔ رندان همیشه باد ارزانی به بنده این عطای او
6 دلم خلوتسرای اوست غیری در نمی گنجد که غیر او نمی زیبد درین خلوتسرای او
7 چه عالی منصبی دارم که هستم بندهٔ سید فقیر حضرت اویم غنیم از غنای او