-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نوبتی صبح برآمد ببام نوبت عشاق بگوی ای غلام
2 مرغ سحر در سخن آمد به ساز ساز بر آواز خروسان بام
3 کوکبهٔ قافله سالار صبح باز رسید این نفس از راه شام
4 خادم ایوان در خلوت ببند در حرم خاص مده بار عام
5 ای صنم سیم زنخدان بیار از قدح سیم می لعل فام
6 صوفی اگر صافی ازین خم خورد رخت تصوف بفروشد تمام
7 حاجی اگر روی تو بیند مقیم در حرم کعبه نسازد مقام
8 زمزم رندان سبو کش میست بتکده و میکده بیت الحرام
9 نام جگر سوختگان چیست ننگ ننگ غم اندوختگان چیست نام
10 آتش پروانهٔ پر سوخته نیست به جز پختن سودای خام
11 خیز و چو خواجو بصبوحی بشوی جامهٔ جان را بنم چشم جام