- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یک جرعه به خاکم فکن و خاک بجوش آر وز بیخودی مرگ مرا باز بهوش آر
2 یکبار صبوحی زده از خانه برون آی چون صبح قیامت همه عالم بخروش آر
3 من ماهی لب تشنه ام ای خضر کرامت بازم چو خط خود بلب چشمه نوش آر
4 تا چند نهی گوش بر افسانه مردم یکره سخن عاشق خود نیز بگوش آر
5 اهلی اگرت هست هوس معجز عیسی تابوت من آخر به در باده فروش آر
6 اهلی تو غم ز آتش دوزخ چه میخوری دوزخ کجاست ز آتش غم جانگدازتر